غروب
دل آدمـــا تا عشق تو آمد در قلبم مرا در آغوش بگیر " آرزوی عشق "
شــیشــه نیـســت کــه روی آن ” هــــــا ” کنـیــم
بـعـــد بـا انـگـــشـت قــــلب بـکشیـم و
وایــسیــم آب شـــدنـش رو تماشــــا کنــیـم و کیـــــف کنـیـم !!!
رو شیــشـه ی نـــازک دل آدمـــا اگـــه قـلبـــــــــی کــشـیـدی
بـایــد مــــــــردونــه پـــــــاش وایســــتـی …
تو رفتی ،
تا آمدم بگویم نرو ،
رفته بودی ،
تا خواستم فراموشت کنم
خودم را فراموش کردم
آغوش تو بوی عشق می دهد
بوی خوش دوستت دارم
و من چون پیچکی ظریف تنها مانده درباد
میپیچم باتمام وجودم
بر اندامت
مرا در آغوش بگیر
آغوش تو امنیت است
بی من نباشی
بی تو نباشم
بی هم نباشیم
Power By:
LoxBlog.Com |